در مقاله قبلی درباره بازماندگان صفویه در دوران معاصر؛ سرنوشت نسلهای پس از سلطنت صحبت کردیم در این مقاله قصد داریم درباره تاریخچه حجاب در جهان صحبت کنیم.
حجاب و پوشش از مفاهیمی هستند که ریشهای عمیق در تاریخ تمدن بشر دارند. برخلاف باور عمومی که تصور میکند حجاب پدیدهای صرفا دینی و ویژه اسلام است، شواهد نشان میدهند که اشکال مختلفی از پوشش در میان تمدنهای باستانی و فرهنگهای گوناگون جهان وجود داشته است. این پوششها نه تنها برای رعایت اخلاق یا دیانت، بلکه به عنوان نمادهایی از جایگاه اجتماعی، آبروی خانوادگی، طبقه اقتصادی و حتی قدرت سیاسی مورد استفاده قرار میگرفتهاند.
از زنان اشرافزاده در بابل گرفته تا کاهنههای مصر باستان، از بانوان دربار هخامنشی تا زنان سنتی روم و یونان، همگی نوعی از پوشش را رعایت میکردهاند. با گذشت زمان و ظهور ادیان توحیدی، پوشش زنان و مردان مفهومی متفاوت پیدا کرد و به امری دینی نیز بدل شد. با این حال، همواره حجاب در بستری فرهنگی و اجتماعی رشد کرده و تحول یافته است.
در این مقاله، ابتدا به ریشههای حجاب در تمدنهای باستانی میپردازیم، سپس نقش ادیان در شکلگیری معنای دینی حجاب را بررسی میکنیم و در نهایت به تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پیرامون حجاب در دوران معاصر نگاهی خواهیم داشت.
در مقاله قبلی درباره تاریخ ایران از آغاز تا کنون صحبت کردیم در این مقاله قصد داریم درباره بازماندگان صفویه در دوران معاصر؛ سرنوشت نسلهای پس از سلطنت صحبت کنیم.
سلسله صفویه، یکی از تأثیرگذارترین حکومتهای تاریخ ایران، از سال ۱۵۰۱ تا ۱۷۳۶ میلادی بر ایران حکومت کرد. با فروپاشی این سلسله، سرنوشت اعضای خاندان سلطنتی به مسیرهای گوناگونی کشیده شد. برخی در ایران ماندند، برخی به مناطق دیگر مهاجرت کردند، و برخی دیگر نام و نشان خود را تغییر دادند تا از خطرات سیاسی در امان بمانند. در این مقاله، به بررسی وضعیت بازماندگان صفویه در دوران معاصر میپردازیم
در مقاله قبلی درباره پایتختهای هخامنشیان و نقش کوروش کبیر در شکلگیری یک امپراتوری باشکوه صحبت کردیم در این مقاله قصد داریم درباره تاریخ ایران از آغاز تا کنون صحبت کنیم.
ایران سرزمینی است که تاریخ آن با افسانهها، نبردها، تمدنها و فرهنگهای بیشماری درآمیخته است. کشوری که در قلب فلاتی پهناور قرار دارد و از هزاران سال پیش تاکنون، صحنه ظهور و افول سلسلههای گوناگون بوده است. تاریخ ایران را نمیتوان صرفاً در قالب یک روایت سیاسی خلاصه کرد؛ بلکه آن را باید در زندگی مردم، زبانها، هنر، آیینها، و حتی در بناهای تاریخی و شهرهای باستانیاش جستوجو کرد.
از دوران پیشاتاریخ گرفته تا نخستین حکومتهای شهری، از شکوه هخامنشیان تا مقاومت ساسانیان، از حمله مغولها تا جنبش مشروطه، و از انقلاب اسلامی تا تحولات معاصر، ایران همواره در حال تغییر و بازآفرینی خود بوده است. هر دوره، با چالشها، پیروزیها و تأثیرات خاص خود، ردپایی عمیق در هویت امروز مردم این سرزمین بر جای گذاشته است.
این مقاله نگاهی گذرا ولی منسجم به مسیر پر فراز و نشیب تاریخ ایران دارد؛ از آغاز تمدنها تا دوران معاصر. هدف، آشنایی عمومی با مهمترین مراحل این سیر تاریخی است، بهزبان ساده و قابلدرک برای همگان.
در مقاله قبلی درباره روایتی از اندلس: از تسخیر سرزمین تا نابودی تمدن صحبت کردیم در این مقاله قصد داریم درباره راز مثلث برمودا: برخورد علم و افسانه در قلب اقیانوس صحبت کنیم .
قرنهاست که اقیانوسها الهامبخش قصهها، ماجراجوییها و ترسهای عمیق انسانها بودهاند. اما میان تمام مناطق مرموز آبی، نام مثلث برمودا درخششی خاص دارد؛ منطقهای که صدها کشتی و هواپیما به شکلی عجیب در آن ناپدید شدهاند، بیآنکه اثری از خود بر جای بگذارند.
آیا این منطقه واقعاً دروازهای به جهانی دیگر است؟ یا همهچیز با قوانین طبیعی قابل توضیح است؟ در ادامه، پرده از واقعیتها و تصورات افسانهای این منطقهی معروف برمیداریم.
در مقاله قبلی درباره روایتی از اندلس: از تسخیر سرزمین تا نابودی تمدن صحبت کردیم در این مقاله قصد داریم درباره جاهای تاریخی تبریز روایت زنده ای از گذشته ایران صحبت کنیم .
تبریز، شهری با روحی کهن و قلبی تپنده، جاییست که هر کوچه و بنای آن قصهای از روزگاران دور برای گفتن دارد. این شهر نهتنها یکی از قدیمیترین مراکز تمدنی در فلات ایران است، بلکه در طول تاریخ بارها نقشهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مهمی ایفا کرده است. از معماری خشتی و آجری گرفته تا کاشیکاریهای نفیس دورههای مختلف، تبریز بهراستی موزهای زنده در دل زمان است.
در این مقاله، نگاهی داریم به برخی از مهمترین جاهای تاریخی تبریز که همچنان ایستادهاند و تاریخ را زمزمه میکنند.
درمقاله قبلی درباره پایتختهای هخامنشیان و نقش کوروش کبیر در شکلگیری یک امپراتوری باشکوه صحبت کردیم در این مقاله قصد داریم درباره روایتی از اندلس از تسخیر سرزمین تانابودی تمدن صحبت کنیم.
اندلس یا همان شبهجزیره ایبری، با تاریخ پرفراز و نشیب خود، در ادوار مختلف شاهد شکوفایی تمدنی بینظیر بوده است. فتح اندلس در قرن هشتم میلادی توسط مسلمانان آغازگر یک دوران طلایی در تاریخ اسلام و اروپا بود. با این حال، این سرزمین با وجود دوران شکوفایی علمی، فرهنگی و اقتصادی، در نهایت به دلیل مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی به سقوط دچار شد. در این مقاله، به تحلیل علل سقوط اندلس و بهویژه نقش عدم اتحاد مسلمانان در این روند پرداخته خواهد شد.
در مقاله قبلی درباره تخت جمشید؛ شکوهی بر فراز تاریخ صحبت کردیم در این مقاله قصد داریم درباره پایتختهای هخامنشیان و نقش کوروش کبیر در شکلگیری یک امپراتوری باشکوه صحبت کنیم.
اگه بخوایم از یکی از درخشانترین دورههای تاریخ ایران حرف بزنیم، بدون شک نام هخامنشیان خیلی زود به ذهن می رسد. شاهنشاهیای که نهتنها از نظر وسعت از شرق تا غرب جهان باستان گسترده بود، بلکه توی خیلی از زمینهها مثل معماری، مدیریت، فرهنگ و حتی احترام به عقاید مردم، حرفی برای گفتن داشت.
اما چیزی که کمتر بهش توجه میشود، این است که هخامنشیان فقط یه پایتخت نداشتن! بلکه بسته به فصل، نیاز سیاسی یا موقعیت جغرافیایی، از چند پایتخت استفاده میکردند. و جالبه بدونی که همه اینها از زمان کوروش کبیر شروع شد، کسی که فقط یه پادشاه نبود؛ یه بنیانگذار واقعی بود.
در مقاله قبلی منشور کوروش؛ نخستین سند حقوق بشر در جهان صحبت کردیم در این مقاله قصد داریم درباره تخت جمشید؛ شکوهی بر فراز تاریخ صحبت کنیم.
حدود ۲۵۰۰ سال پیش، در قلب فلات ایران و در دامنههای کوه مهر، پادشاهی به نام داریوش بزرگ از سلسلهی هخامنشیان تصمیم گرفت ساختمانی بنا کند که نه فقط مقر پادشاهی، بلکه نمادی از وحدت و شکوه امپراتوریاش باشد. این مکان، بعدها به نام تخت جمشید یا «پارسه» شناخته شد.
تخت جمشید نه یک شهر کامل، بلکه مجموعهای از کاخها، تالارها، پلکانها و سنگنوشتههایی بود که صرفاً برای مراسمهای رسمی، جشنها و پذیرایی از نمایندگان ساتراپها (استانهای امپراتوری) طراحی شده بود. در واقع، اینجا مرکز آیینی و تشریفاتی هخامنشیان بود، نه پایتخت اداری یا نظامی.